به دعوت آقای دانش کلکانی عضو ارشد کانون اصلاحات با تعدادی از دوستان و اعضای کانون اصلاحات به کلکان رفتیم.
در قدم نخست از محل تولد و سکونت امیر حبیب الله خادم دین رسول الله دیدن کردیم. یکی از بزرگان و محاسن سفیدان ما را راهنمایی کرد و در باره‌ی قریه و تاریخ حوادث معلومات مفصل داد. 
سپس ما را به مسجد آبایی امیر شهید راهنمایی کردند. مسجد به همان حالت قدیمی خود پابرجا است و هنوز در آن نماز اقامه می‌گردد.
بعد به مسجد جامع کلکان رفتیم و به مزار خواجه میر عبدالصمد اتحاف دعا کردیم.
آنگاه به همراهی بزرگان منطقه به دیدن قلعه و محل سکونت عبدالمجید کلکانی رفتیم که در نزدیکی محله‌ی شهید امیر حبیب الله قراردارد.
مردم و بزرگان منطقه از حوادث تاریخی و ظلم‌‌هایی که بر آنان رفته قصه‌های جانسوز و دردناکی تعریف کردند. داستان کوچ‌های اجباری، تبعید،‌ سوزانیدن و به دار‌‌آویختن پدر و جد عبدالمجید کلکانی تکان دهند بود.
از آنجا به منزل قومندان عبدالرشید کلکانی یکی از بزرگان و فرماندهان کلکان رفتیم. او از فراز بام منزل خود در باره جهاد و مقاومت داستان‌های دلچسپی تعریف کرد. از خط اول جبهه‌ی مقاومت علیه طالبان و مبارزات مردم کلکان گفت.
بزرگان و جوانان کلکان می‌گفتند: بارها این سرزمین سوخته است. اما بعد از هربار سوختن و افتیدن مقاوم‌تر و سربلندتر برخاسته‌ایم و کلکان را باردیگر از نو به امید فردای بهتر و برابر برای همگان ساخته‌ایم.

هم‌رسانی: می‌توانید این مطلب را به دیگران برسانید